سایت بت برو : تجزیه و تحلیل: ملبورن هرگز خود را شکست نداد، جنوبی ها هرگز آنها را شکست ندادند


سایت بت برو
سایت betboro

توانایی ملبورن در کاوش عمیق هیچ نشانه ای از کاهش نشان نمی دهد. در یک تکلیف سخت خارج از سیدنی جنوبی، مقابل تیم بانیز که به نظر می رسید در حال پیدا کردن فرم هستند، آنها یک بازی دیگر را پشت سر گذاشتند، شبیه به آن که بیش از یک دهه است که انجام داده اند.

18-10 امتیاز نهایی بود، اما بازی 18-10 نبود. در یک شب دیگر، مقابل تیم دیگری، ساوت ها ممکن بود 30 گل بزنند. اما این ملبورن – ساوت ها هرگز ملبورن را شکست ندادند. 32 بار از 38 باری که آنها با هم روبرو شده اند، طوفان برنده شده است.

آنها از دو سوم قلمرو و 40 تکل در منطقه 20 متری لذت بردند در حالی که تنها 18 تکل از طوفان بود. آنها متر بیشتر و شکست خط بیشتر، توپ بیشتر و قلمرو بیشتر داشتند. و با این حال – آنها بدون هیچ چیز ترک می کنند.

این عملکردی با کارایی نهایی از ملبورن بود. آنها موقعیت اول خود را به امتیاز تبدیل کردند، سپس دومی خود را به دو امتیاز تبدیل کردند. آنها در اوایل نیمه دوم یکی را از محدوده دور زدند. و سپس برای جان خود دست به کار شدند.

اینجا کلیک کنید برای یک دوره آزمایشی رایگان هفت روزه برای تماشای NRL در KAYO

هری گرانت در بهترین حالت خود بود تا مترها را تا جایی که می توانست بدزدد و جاش کینگ نه تنها تلاش کرد، بلکه تلاش زیادی را در وسط انجام داد و 50 تکل بدون وقفه انجام داد.

حمله جنوب ها که معمولاً بسیار قوی بود، جوابی نداشت. آنها گاه به گاه نزدیک می شدند و ممکن بود بیش از یک بار دیر برنده شوند.

الکس جانستون تقریباً آن را داشت، اما در نهایت توسط نیک مینی مسدود شد، درگیری سر در روندی که او را از جلسه جمعه خوب هفته آینده با بولداگ‌ها تحت سیاست 11 روزه ضربه مغزی خارج می‌کند، پشت سر گذاشت.

جیسون دمتریو در اینجا غمگین خواهد شد. آنها به اندازه کافی برای پیروزی تلاش کردند، اما امتیاز کسب نکردند. همه اینها در ملبورن است، و چگونه آنها ظاهر شدند، زیرا آنها همیشه چنین می کنند.

طوفان هرگز خود را شکست نداد

در کنفرانس مطبوعاتی پیش از بازی جیسون دمتریو، او به سختی این دیدار اشاره کرد. “آنها خودشان را شکست نخواهند داد” یک موضوع اصلی بود، همانطور که در تمام دوران کریگ بلامی چنین بوده است.

این یک نمونه کلاسیک از آن بود. با توپ، ملبورن تمام شب به سختی خطا کرد، به ضربات خود رسید و فشار را به ساوت ها بازگرداند.

در دفاع، آن‌ها سرعت خطی را تولید کردند که بازی‌های شیفت بانی‌ها را متزلزل کرد و وقتی خط شکسته شد، به طرز فوق‌العاده‌ای درهم می‌رفت.

نیک مینی و توئی کامیکامیکا بدن های خود را روی خط انداختند تا تلاش هایی را که حق توقف نداشتند را انکار کنند. با شروع بازی، هری گرانت بازی دیگری را تولید کرد.

دوره ای بود که شش ست از هفت ست در خط آنها بود، اما خط ملبورن خم نشد.

شب عجیب میچل و مانستر

نیمه اول لاترل شامل چند پاس فوق العاده، دو حذف و یک تبدیل بود. او فقط سه بار حمل کرد و تقریباً همین بود.

کامرون مانستر تفاوت چندانی نداشت. او همچنین بی‌اثر بود، اما پنج هشتم در نیمه دوم با شکست خطی که باید تلاش می‌کرد و سپس یک حرکت حمایتی در نیمه دوم آغاز می‌شد.

مقایسه این دو با توجه به شخصیت بزرگ آنها اجتناب ناپذیر است. یقیناً مانستر مردی بود که در زمانی که به آن نیاز داشتند، طرف خود را به زندگی برانگیخت، در حالی که لاترل به سختی توانست تا ساعتی پیش برود.

این آرام ترین شروع آرام برای مرد اصلی Bunnies بوده است. او هنوز باید تلاش کند یا خط شکسته شود، و اکنون سه هفته متوالی است که چیزی شبیه به استانداردهای معمول خود تولید کرده است.

مسلماً حفظ آن سطح همیشه سخت است، و جنوبی ها با مخالفت های سختی روبرو شده اند، اما اکنون این یک روند است نه چند شب تعطیل.

در اینجا یک نقطه تاکتیکی گسترده تر وجود دارد. سال گذشته، زمانی که میچل به دلیل مصدومیت غایب بود، ساوتز خیلی نزدیک به خط دفاعی بازی کرد و در نتیجه خطاهای زیادی داشت.

این امشب دوباره به طور کامل عملی شد، در حالی که Latrell تا حد زیادی به عنوان یک تهدید در حال اجرا نبود، ملبورن توانست بلند شود و خط عقب را مختل کند، و تغییرات مرگباری را که بسیاری از بهترین لحظات خرگوش‌ها را به وجود می‌آورد، نفی کند.

او در نهایت وارد شد و کمپبل گراهام را برای امتحان فرستاد، اما خیلی دیر بود.

تام برگس

وقتی میچل بالاخره وارد زندگی شد، این کار را در پشت تام برگس انجام داد. رکاب 25 دقیقه شروع کرد – وقتی او رفت 6-6 بود – و در دقیقه 52 با نتیجه 18-6 به ملبورن بازگشت.

دوره دوم او همانقدر مسلط بود که می آیند. او برنده راک و راک شد و در میان چند تکلر جلوی خود را پیدا کرد. دیمین کوک وارد بازی شد و از پشت توپ‌هایی را که برگس توانست به دست آورد، پرتاب کرد.

بسیاری از کارهایی که ساوت‌ها انجام می‌دهند مربوط به بازی با امتیاز است، که در آن یکی از برجس یا کیون کولوآماتانگی را روی خط اصلی قرار می‌دهند، مدافعان را به یک مکان مشخص می‌کشند و سپس از آن برای انجام حرکات خود استفاده می‌کنند. تلاشی که میچل برای گراهام انجام داد نمونه کامل آن بود.

داستان دو وینگر تازه کار

ساوتز و ملبورن می‌توانند به دو تا از بهترین آگهی‌دهنده‌ها در NRL در الکس جانستون و خاویر کوتس ببالند، که به طور میانگین تقریباً یک بازی بین آنها را امتحان می‌کنند.

اما این جفت PNG نبود که در مرکز توجه امشب بود. ویل واربریک و ایزاک تامپسون، که مجموعاً 12 حضور در کلاس اول را دارند، با یک سری حمل‌ونقل عالی و هدف دفاعی، بر بازی گسترده تسلط داشتند.

در واقع، آن‌ها تا حد زیادی بر همتایان برجسته‌تر خود سایه انداختند: واربریک AJ را برای اولین تلاش خود کنار زد، در حالی که کوتس موفق شد مرتکب گناه بزرگی شود که قبل از رسیدن به فاصله 10 متری شکست خورده را ترک کند.

واربریک در نیمه دوم به دلیل یک مصدومیت واضح کم رنگ شد – او بیش از 20 دقیقه به پایان بازی برای گرفتگی عضلانی روی ترشی قرار داشت – اما تامپسون با ناسپاسی به آمدن ادامه داد. آنها سال گذشته به شدت فاقد بک لاین متر بودند، اما به نظر می رسد راه حل خود را پیدا کرده اند.

ممکن بود او هم برنده شود، اما برای تکل گرانت. لحظه او زمانی گذشت که واربریک او را گرفت، البته با تکل ضعیف جانسون.


بت برو
سایت bet boro

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *